در همه این سالها حمید رسایی نه به عنوان یک سیاستمدار، بلکه بیشتر در نقش فعال عرصه سیاسی نقشآفرین بود و شبیه همفکرانش همیشه صدای بلندی هم داشته است. او پس از اینکه در اسفند ۱۴۰۲ دوباره از حوزه تهران وارد مجلس شد نیز تغییر چندانی نکرد. با این همه این رای آنقدر به او اعتمادبهنفس داشت که در انتخابات هیات رییسه مجلس برای نایب رییسی نامزد شود و با ۳۵ رای از آخر نفر دوم باشد. یعنی رسایی با همه همقطارانش در مجلس در مجموع ۳۵ نفر هستند. اما حتی این رای هم از اعتماد به نفس او نکاهید و حالا رییسجمهور را تهدید کرده که اگر محمدجواد ظریف معاون راهبردی خود را کنار نگذارد، با تعدادی از نمایندگان تندرو به قوه قضاییه شکایت خواهند کرد. حمید رسایی نماینده سه دوره مجلس کیست؟ این پرسشی است که این گزاش در پی پاسخ به آن است.
متولد ۱۳۴۷ در تهران است، اما اصلیت او به گیلان برمیگردد. حتی مرور اطلاعاتی که از او در دست هست چندان روشن نمیکند که چگونه در ساختار سیاسی رشد کرده. گفته شده که یک سال در جبهه حضور داشته و سال ۶۵ برای تحصیل به حوزه علمیه قم رفته است. در همان دوره به عنوان واعظ و مبلغ به کشورهایی مثل اوگاندا، لبنان، بلغارستان، فلیپین و پاکستان فرستاده شد. با پایان جنگ و در آغاز دهه هفتاد وارد سپاه پاسداران شد و در آنجا به موسسه علمی فرهنگی دارالحدیث رفت. سه سال بعد یعنی در ۱۳۷۴ رسایی نخستین کتاب خود با عنوان «روحانیت و سلامت انتخابات» را منتشر کرد. گفته میشود که این سرآغازی بر آغاز فعالیتهای رسایی در عرصه سیاسی است. هرچند که مشخص نیست که او در چه سازوکاری و چگونه، دوازده سال بعد، یعنی در اسفند ۸۶ به فهرست اصولگرایان در انتخابات مجلس هشتم راه پیدا میکند. در سال ۸۶، نام رسایی در هیچکجا به عنوان نامزدی مطرح وجود ندارد. در گزارشی که دی ماه ۸۶ در سایت «عصر ایران» با عنوان «اسامی کاندیداهای مطرح مجلس هشتم» منتشر شده، در بین ۱۱۳ نامزد مطرح در استان تهران، نامی از رسایی به چشم نمیخورد. او در دور اول نیز با ۳۸۰ هزار رای نفر بیست و ششم میشود و در دور دوم به مجلس راه پیدا میکند.
رسایی سال ۸۴ از طرفداران سرسخت محمود احمدینژاد بوده است. حمایتی که در مجلس تمام اصولگرای هشتم و نهم که رسایی بار دیگر در آن حضور دارد ادامه پیدا میکند. او خود در نامهای در اسفند ۹۶ میگوید که به حمایت از احمدینژاد در سالهای ۸۴ و ۸۸ «افتخار» میکند. در سال ۸۹ رسایی از جمله افرادی است که در هسته اولیه «قرارگاه عمار» را تشکیل میدهند که به گفته خودشان «مجمع صاحبنظران، اندیشمندان و فعالان جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی» است. این جمع از جمله رسایی به نام «عماریون» نیز شناخته میشوند. در مجلس اصولگرای نهم رسایی خود را به عنوان چهرهای تندرو در میان اصولگرایان مطرح کرد.
با پایان دولت احمدینژاد و روی کارآمدن دولت حسن روحانی، رسایی و همقطارانش به عنوان منتقد در مقابل دولت و سیاستهای دولت صف بستند و او در این مسیر نهم هفتهنامهای با عنوان «۹ دی» تاسیس کرد. این هفتهنامه عمدتا حاوی مطالب تند و خلاف واقعی بود که بارها نیز به توقیف آن انجامید. در راس این سیاستهای برجام و توافق هستهای قرار داشت که محمدجواد ظریف آن را در دولت یازدهم راهبری میکرد. در اردیبهشت این سال همایشی برای گردهمایی منتقدان برجام برگزار شد که رسایی و گروهی از اعضای و نزدیکان جبهه پایداری مثل مهدی کوچک زاده، جواد کریمی قدوسی و روحالله حسینیان از گردانندگان اصلی آن بودند. نفرات حاضر در این همایش بعدتر به «دلواپسان» معروف شدند.
رسایی پس از مجلس نهم در بهمن ۱۳۹۳ به مدت پنج سال از داشتن مسئولیت دولتی محروم شد. این خبر را محمد اشرفی اصفهانی رییس هیات بدوی رسیدگی به تخلفات اداری نهاد ریاستجمهوری اعلام کرده بود. به گفته اشرفی اصفهانی محکومیت رسایی به دلیل تخلفات مالی او در دوران بوده که او مدیرکلی ارشاد اسلامی قم را برعهده داشته است. البته رسایی این تخلف را تکذیب کرد و گفت که این پرونده او در دهه هشتاد بسته شده است.
اگر یک دهه اخیر را مرور کنیم، نام رسایی همواره با حاشیهها و جنجالها مطرح بوده است. گویی او هویت سیاسی خود را در منازعه تعریف کرده و به همین دلیل سخنان و مواضع یا جنجالآفرین بوده و یا واکنشی جنجالی به حاشیهها. دقیقا به همین دلیل نیز میتوان گفت که این گروه تندرو موجودیت خود در عرصه سیاست را نیازمند تداوم نزاعهای داخلی و خارجی میبیند. به طور مثال انتخابات مجلس دوازدهم از تغییر شکل هیات رییسه و رییس مجلس سخن گفت و شمشیر را از رو برای محمدباقر قالیباف بست. هرچند که او همفکرانش قدرت لازم برای اعمال تغییرات مدنظرشان را پیدا نکردند. اما این پایان راه رسایی نبود. او در فروردین ۱۴۰۲ در واکنش به اظهارات عادل فردوسیپور درباره اعتراضات ۱۴۰۱ موضعی گرفت که نشاندهنده منش سیاسی اوست: «عادل جون، مجری-بازجو، آزارگر ورزشی تویی، بقیه اداتم نمیتونن دربیارند.» او سپس در همان ماه درباره مسئله حجاب نیز نوشت: «در عجبم از مردی که از ترس خط و خش، به ماشینش چادر میپوشاند، اما همسر و دخترش را بدون چادر، در کوچه و خیابان رها میکند.» او در اظهارنظر دیگری نیز گفته بود: «من که سعی میکنم اخبار شبکههای اجتماعی رویم اثر نگذارد وقتی صحبتهای دایی و امثالهم را میبینم به خود میگویم اگر او دروغ میگوید پس چرا کسی در گوش او نمیزند؟ علی کریمی همه اموالش را فروخته و رفته، اما علی دایی، یحیی گلمحمدی و رضا کیانیان که هستند. چرا کسی در گوش آنها نمیزند؟». این اظهارنظر با واکنش تند رضا کیانیان همراه شد.
مرور اظهارات تند رسایی برای عقب نماندن از قافله و مطرح بودن به فهرستی بلندبالا میانجامد. با این حال اگر به عقب بازگردیم نمیتوان از هجمههای او به مرحوم هاشمی رفسنجانی گذشت. رسایی کسی بود که پس از فوت هاشمی مدعی درگذشت او در «استخر فرح» شد که تبدیل به دستمایه تندروها برای حمله به هاشمی حتی پس از وفاتش گشت. محسن هاشمی از شکایت از رسایی به دلیل این اظهارات خبر داد. رسایی سال ۹۸ در اظهارنظری گفته بود که «باید هر سال از دیوار سفارت آمریکا بالا برویم». یک سال پیش از آن در تیر ۹۷ رسایی توییتی علیه سردار شهید قاسم سلیمانی منتشر کرد. شهید سلیمانی در آن مقطع پس از اظهارنظر روحانی درباره اینکه «اگر نفت جمهوری اسلامی ایران صادر نشود، تضمینی برای صدور نفت کل منطقه نمیباشد» در نامهای از او تشکر کرد. سردار سلیمانی نوشت «دست شما را برای ایراد این سخنان به موقع، حکیمانه و صحیح میبوسم و برای هر سیاستی که مصلحت نظام اسلامی باشد در خدمت هستیم.» رسایی پس از این نامه در توییتی نوشت: «به تاریخ که نگاه میکنم امثال اشعث کندی و ابوموسی اشعری یک عمر به امام علی (ع) خون دل دادند. یکی، دو بار هم در حرف و نه در عمل، مواضع درست داشتند، اما مالک اشتر برای دستبوسی از آنها دستپاچه نشد.» او این توییت را با هشتگ «قاسم سلیمانی» منتشر کرد. یک سال قبلتر در سال ۹۶ نیز رسایی در همایش تقدیر از فعالان مجازی خبرگزاری فارس شرکت کرده و از امیرحسین مقصودلو مشهور به «تتلو» تقدیر کرد.
مروری بر این اظهارنظرها و مواضع نشان میدهد که نگاه سیاسی رسایی به مسائل داخلی و خارجی از نوعی تصلب آمیخته به منافع گروهی و جناحی برخوردار است. روزنامه اصولگرای «جوان» که نزدیک به سپاه پاسداران محسوب میشود در اسفند ۱۴۰۲ با انتقاد از مواضع رسایی نوشته بود: «رسایی -ردصلاحیتشده چند دوره پیش - اینبار با تکرار واژههایی که شبکههای صهیونیستی اینترنشنال و منوتو در دهان معاندان انداختند، مثل «کیفکشی» و «روابط فامیلی» برخی افراد را «رشدیافته بدون صلاحیت در عرصه سیاست» نامیده است. این حرف، گزاره بسیار دقیق و درستی است، اما مصداق عینی و اول آن خود اوست و باید نشان دهد که مراحل رشد سیاسی خودش چه بوده و از کجا آغاز کرده...».
رسایی حالا پس از انتخابات هیات رییس مجلس، رقابت در هیات رییس کمیسیون فرهنگی را هم باخته. در حالی تلاش میکرد تا مرتضی آقاتهرانی را کنار بزند و بر جایگاه ریاست این کمیسیون بنشیند. با این حال، رای او و یارانش باز هم در اقلیت قرار داشت تا فقط ریاست کمیته «هنر، رسانه و فضای مجازی» به او برسد که سمتی چندان مهم محسوب نمیشود. گویی ایده وفاق ملی دولت چهاردهم و مسعود پزشکیان نیز قرار نیست تغییری در سیاستورزی رسایی و همقطارانش ایجاد کند. او با هدف قراردادن ظریف به عنوان معاون رییسجمهور در مسیر تقابل با دولت قرار گرفته است. رویکردی که درست همراستا با هویت سیاسی اوست.
ویدیو:
سرنوشت دختر علوم تحقیقات
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟